علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

علی شیرین عسل

خاطرات روزانه علی کوچولو

    سلام عزیزم یه چند وقتی هست که نتونستم بیام برات بنویسم از هفته پیش برات بگم پنجشنبه رفتیم بیمارستان ملاقات عمو نادر   حالش از روزهای قبل بهتر بود خداروشکر   از اونجا هم رفتیم خونه عمو جعفر افطار رو اونجا موندیم بعداز افطار هم رفتیم خونه دایی حسن فردا صبحش رفتیم خونه خونه عمو ناصر پسردایی بابایی تو کلی سارا رو اذیت کردی هر چی میخوردی میدادی به اون میگفتی بیا بخور در حالی که اون فقط ٢ماهشه       افطار رو اونجا موندیم از اونجا با دایی حسن اینا رفتیم پارک گلسار   اونجا مجسمه زرافه بود خیلی میترسیدی بهش نزدیک نمیشدی خلاصه اون شب هم خوش گذشت  ...
17 مرداد 1391

عموی بابا بستری شده

یامن اسمه دوا و ذکره شفا سلام عشقم چند روزه نتونستم بیام برات بنویسم کلاس که میرم دیگه خسته میشم از دیشب برات میگم دم افطار بود که مادرجون زنگ زد  گفت عمو نادر عموی بابایی رو بردن بیمارستان حالش خیلی بد شده اسید رفته تو ریه هاش ریه هاش رو از بین برده خیلی ناراحت شدم حالم خیلی بد شده بود  دم افطار خیلی براش دعا کردیم بعد از افطار هم بابا رفت بیرون واخرشب اومد خونه قرار بود بریم پارک بابا وقتی اومد حالش خیلی گرفته بود گفت زنگ زدن گفتن حال عمو بدتر شده بازم ناراحتیمون بیشتر شد رفتیم بیرون تا حالمون یکم بهتر شه رفتیم تو پارک نشستیم تو رو بردم یکم وسیله های اونجا رو سوار شی بالاخره بعد از کلی بازی اومدیم چ...
10 مرداد 1391

کلمه های علی کوچولو

  سلام پسرم میخوام کلمه های جدیدی که یاد گرفتی بنویسم وقتی بزرگ شدی بخونیش ساندیس=داندیس     امبولانس=امبولاس                  زهرا=درا                   لیوان=لیوال         ببخشید=بقشید              موتور=موتو             مبینا=مونا       &n...
5 مرداد 1391

ماه رضان امد

سلام پسرم امروز اولین روز از ماه مبارک رمضان بود خدا رو شکر که تونستیم یک بار دیگه ماه رمضان رو ببینیم امسال سومین سالیه که ماه رمضان در کنار ما هستی  امروز من کلاس داشتم از ساعت 10رفتم حرم بعد کلاس هم رفتم داخل حرم که قران بخونم خیلی با صفا بود خلاصه تا ساعت 4 تنهات گذاشتم البته پیش مادرجون بودی و کلی اذیتش کردی  انشالله خدا سلامتی به همه بده و به ما هم بده تا بتونیم روزه هامون رو بگیریم ودر این روزهای عزیز دعا برای فرج اقامون امام زمان یادمون نره و همچنین دعا برای مریض های که تو بیمارستان ها هستند کاش در اين ماه  رمضان لايق ديدار شويم. *** سحري با نظر لطف تو بيدارشويم   ...
1 مرداد 1391
1